عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

راز باران

چهارشنبه, ۲۷ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۴۱ ق.ظ

#راز_باران

همه تلاشم
بیهودگی فرار از تو بود!
تو که تکرار کنان می کشی در من نفس
من در کدامین لحظه
در کدامین شعر
توانسته ام رهایی از تو را ؟

ابعاد شعر من
به پهنای نگاه توست
شعری که خواهد رسید در چشمان تو به ابدیت
شعری که 
کودکی خواهد شد
و در آغوش تو آرام خواهد گرفت روزی!
و من ایمان دارم
به پیامبری دل های ساده!

 

به قلب من بیاور زندگی را
بهتر باش با من
مهربان‌تر از همیشه ها
با من که تو را خوب تر از خودت می شناسم!
تو آنقدر نزدیکی
که نفس هایت را من می کشم در خواب هایم
نه آن قدر دوری که
دلتنگ ات نباشم،
و این دروغیست تلخ!

ترسم همه اینست،
اینهمه دوری ات
زودتر غرق خواهد کرد مرا از باران های استوایی اشکهایم!
با من مهربان باش
و صدایم کن
من با صدای تو،
هر لحظه زندگی را زندگی کرده ام...

چه ناباورانه رفت
آنکه روزی گفت:
پای همین باران بنشین!
پیش از پایان ترانه
خواهم آمد با رنگین کمانی در دست!
و اینگونه بود
که من نقاش تمام رنگین کمان های امید شدم!

سالهاست
که نه  عمریست
تمام باران ها را قدم زده ام به یادش!
هر شب در رنگین کمانی
می آید به خوابم و می رود
می رود تا من بلرزم تنهایی هایم را در تنهایی
آه
کاش قسمت هیچکس نمی شد گذر از دیار مبهم عشق!
 

و می گذرد!
و می گذرد
و خواهد گذشت
آن روزهایی که ابرها را شمردیم
و آن روزهایی که در باران،
نگاه هم را به هم می دوختیم!
اما نخواهد گذشت
نه از خاطر من
و نه از خاطر تو
تمام لحظه هایی که دست در دست هم
باران را قدم می زدیم...

هر لحظه
هر دم در من موج میزنی
با هر لبخندت
می روم باز به اعماق اقیانوس های گمراهی
چه زیباست فریب تو را خوردن!

دلم که می‌گیرد
یعنی
دلم تنگ می شود برای لمس انگشتان بی قرارت
می بینی
عشق دیدارت چگونه گمراه می کند مرا؟

روزی
نام تو در دست
با نشانی از آخرین نگاهت
غم ها را خواهم گذاشت در کوله بارم
با انبوهی از پیچک و یاس
با کمی شعربارانی،
باز در بارانی
به جاده های بی هدف خواهم زد
به یاد تو
باران به باران خواهم رفت عشقت را
و چه خوشبخت است این دلم
با رویاهای کوچک
با ابدیت وجودت در زنگ های تفریح عاشقی!

در باران رازیست
که کسی نمی داند
تو هر لحظه با منی!
با من می آیی باران را
هستی،
اگرچه نیستی
و چه زیبا من تو را خواهم دید
عاقبت روزی!

آن لحظه دیدارت در باران
و قدم زدن باران با تو
یعنی تمام زندگی را در یک روز زندگی کردن!

همه تلاشم
بیهودگی فرار از تو بود!

#حجت_فرهنگدوست
#اشعارسال_۹۹
#اشعار_فروردین۹۹