عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۶ مطلب در مهر ۱۳۹۵ ثبت شده است

#دلم_پیش_شماست

ابری می گرید خودش را در اندرون من،
آمده باران تا گیچگاه حادثه
امشب،
دلم چه پر از شفق،
بر روی ماه می روم راه انگار
و
اسب های رمه چه سپیدند در بیشه زار
انگار فقط
مانده در باد، دل سرخ من
اما چه زار چه زار

/کویر/


کهنه کویری

دور افتاده از تملک های سبز جنگل

رنجی بی پایان 

می پاید مرا همیشه:

باد و ابر... .



دلم عاشقی می خواهد

سبز کند مرا در آغوشش


تو باید به پایان ببری این رنج را...


#عکس#کویرملاقلی_بیک #دامغان#کویرسبزوار#حجت_فرهنگدوست #شعرهای_حجت_فرهنگدوست

یک روز شاید!
روزی که گریز نباشد از من به تو
چون اسپندی گداخته
می دانستی  آتشی تو در نگاه من؟

بر نمی خیزد چرا از من دیگر کلامی

حرفی

نگاهی

عشقی

حتی سلامی!


گفتمش برو

ندانستم که می رود‌ آنجا

که نشنود دیگر از من

حرفی 

نگاهی 

عشقی

حتی سلامی!


ای گم شده در من و پیدا شده آنی

نه من بی تو منم

نه تو دیگر بی من آنی

ای سفر کرده

ای رفته از من، آخر کجایی؟

این دور دورها

اینکه سفرهایت مبارک!

رفتی آنجا که نیستت از منت

حرفی 

نگاهی 

عشقی

حتی سلامی!

»تکلیف سلسه باران

بارش منفور صاعقه های جنگ نیست!«

پروانه به ابر گفت و گریست!

 

از شما می پرسم ای سران قبیله!

چه باید کرد؟

همین بس که در مجمر جنگ

هیچ دعایی بالا نمی رود!