عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

وقتی تو می آیی

يكشنبه, ۷ اسفند ۱۴۰۱، ۰۹:۴۹ ق.ظ

میان این خیل عظیم بی کسی ها،
وقتی تو می آیی،
می دمد خورشید انگار
دوباره از نهان بلند بی کران ساحل آرزوها

با تو انگار تمامی ندارد این بلند شعر عاشقی،
تو میقات دوباره عهد وصال با خدایگانی
اگر تو هستی در اوج قله افکار عاشقانه ها
میان این شعر سرشار از ناگهانی بوسه ها،
به کجا می خزد این نسیم کوچک وزیده از میان دست هایت؟

من و تو
از کدام بافته بی سرنوشت عشقیم؟
من و تو
نقشی در هم تنیده
بر دار قالی هبوط یافته کدام سرزمین ترک خورده هجرتیم؟

وقتی تو می آیی،
صدای پای هزاران راهوار می آید از شرق
می زند انگار سحر،
بوسه بر مجمر ماه کامل شده از وصال
وقتی تو می آیی،
باز می دمد انگار دوباره صبح زیبای امید!

ای راهبر این کاروان،
من تو را در این سفر تازه جسته ام،
کمی آهسته تر ای ساربان
تند مبر مرا از این قصه خوش وصال!

من و تو
آفرینش عشقیم در داستان هجرت و هجرت
گیج خود کرده ای مرا،
می پرسی در این شبانگاه سایش برهنه تن ها،
به کدامین سو باید رفت!؟

می خواهم،
و باید سرزمین پا گذاریم که نباشد یکدم در آن غم!
وقتی تو می آیی،
می خواهم که نخواهم دیگر هیچ و هیچ و هیچ های دگر را!

در خواب دیدم، کاروانی آمد
دوباره سفری در آغاز
از من مپرس به کجا باید روم:
وقتی تو می آیی، مقصد تویی!
دستم را بدور دستانت گره،
برهنه بگذار تنت را بر برهنگی های تنم
رها کن همه را در همه،
این سفر،
با خود عهد کرده ام تو را...

ما،
باید برویم به دیدار هم،
دستم را بگیر،
گسیوانت را پهن کن بر شانه هایم،
تو تن پوش تن منی
در سردی شب های جاده های سفر!
باید برویم
برویم و برویم ....
#حجت_فرهنگدوست
#اسفند1401