عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

با تو بودن

دوشنبه, ۱۰ خرداد ۱۴۰۰، ۰۵:۳۶ ب.ظ

 


#با_تو_بودن

خواب می دیدم:
در بارش روشنایی های دم صبح
می بارید،
/به آهستگی ترنم یک نام،
نم نم بارانی
من چقدر خوشبخت بودم در محضر حضور تو!

 

خواب می دیدم،
تو هستی و من
میان ابرها، غوطه وریم در پرهای سپید آغوشت
در آسمان،
ندای آمدن روزی دیگر
هر جا و همه جا،
قاصدک ها در آواز
من،
بر روی قله ای دور دست
و تمامی سنگینی ماه بر شانه ام نشسته بود،
میان خلوت های خودم غوطه ور،
با یکدست پر از شعر ها بارانی
و دست دیگر،
کتاب مقدس انتظار و امید
نام تمام پیامبران عشق را مرور می‌کردم
یادت می آید،
من چقدر خوشبخت بودم در محضر حضور تو!

 


 

اگرچه در این روزهای خاکستری خاکستر نشان
درد عجیبی دارد درد زندگی،
اما برای من تا ابد،
خانه ام، کوله کوچک شعر
خانه ای که سقفش بوی کنگر،
تمام دیوارهایش،
نقش انبوه بوته های ریواس!
من در محضر قله و ماه
دو زانو بر پوستین هوشیاری صبح
لباسی از چند غزل عاشقانه بر تنم
می رفتم از قله ای به قله دیگر
ماه به دنبالم
قاصدک ها بر پیشانی سوخته ام
ناگاه، یادم آمد:
من در دلم هزاران شمعدانی
یک حوض کوچک آبی
کمی شعر پلاسیده قدیمی
من در قلبم، عشقی کهن دارم!
از خود پرسیدم:
روز آخر این دنیا اگر باشد امروز
با این دل هم رفیق ماه و شعر و باران
این صبح عاشقی
در جستجوی کسی نبودم آیا؟
من چقدر خوشبخت بودم در محضر حضور تو!


 

زندگی شاید انبوهی از داشته ها، نداشته ها باشد
اما
در محضر تو بودن،
بوی کتاب های قدیمی عشق
تلاوت آیه به آیه های دلتنگی
با تو بودن،
یعنی هر لحظه در شعر ناب محبت
زندگی را در نگاه تو زندگی کردن...

#حجت_فرهنگدوست