عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

پیچکی که ندارد گریز

سه شنبه, ۱ اسفند ۱۳۹۶، ۱۰:۱۴ ق.ظ

بر دل پیر گرفته 

برصحن جوانی تمام دلتنگی هایم

از زبان برگ به برگ غبار آلود باغ پیر چشمانم

باریده چه زیبا بارانی دیشب!


یادم آمد که می‌گفتی 

/رقص کنان

میان حوضچه های پر از ابر و انوار آفتاب/

ببین چه صدای آشنایی دارد باران!


چون آهویی مست،

مرا ساعت ها

به کوچه خواهد کشاند باز این باران؟

اکنون که باران در بزرگراه رگ هایم

تو را می طلبند

اکنون که باید کوچه ها نگاهت را زیر باران رفت

سنگ صبور من به کجایی اکنون؟

باران ببار 

ببار که ندارم سراغ صدایی خوشتر از نفیر گرم تو!



بارانم و باز

دلم نبض صدای تو را می خواهد

دلتنگم و

دلم کمی با تو

باز هوای تو را می خواهد!



یادت نیست؟

یادت نیست از رقص گیسوان گندمیت میان غزل های آغوش بازوانم؟

به یادت نمانده

صحبت شمعدانی های لب پنجره اسفند مادر بزرگ قصه ها؟

چه سخت است مرا

که میان رگبار مکرر روزهای سخت

غایبند آن همه مریمی لب تاقچه آرزوها...



بارانم و باز

دلم نبض صدای تو را می خواهد

دلتنگم و

دلم کمی با تو

باز هوای تو را می خواهد!


چون فروغکی که هر صبح

از میان کومه کومه ابر و مه 

چون خورشید می کند شعر های مرا سلام:

ای سفر کرده ازمن

نام دیگر تو خورشید بود!


 ازمیان آن همه تردید،

دیگر هیچ چیز جز صدا نمانده برایم

هیچ!

چه کنم

/چون پیچکی که ندارد گریز/

 بسته پایم در خاطرات تو....


#حجت_فرهنگدوست

یکم اسفند ۹۶