#تا_بیکرانی_دوستت_دارم
دستهایمان در جیب،
سرگردان حرف مردم
از ابهت «مباداها» ترسیدیم!
ترس!
ترس!
ترس از عشق و بوسه
ترس لانه ی بدی ها بود!
- ۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۸:۳۳
#تا_بیکرانی_دوستت_دارم
دستهایمان در جیب،
سرگردان حرف مردم
از ابهت «مباداها» ترسیدیم!
ترس!
ترس!
ترس از عشق و بوسه
ترس لانه ی بدی ها بود!
چون آب و آفتاب
نخواهد ماند از من و تو
نه ماه
نه ابر
نه دریایی...
به یادگار هزاران صدف آمده به ساحل چشمانم
بهانه شب گریه های هزاران شعر
یاد بود سبزه های بازمانده از لذت ستایش تو
می خواهم، شبی تو را پیدا کنم
کنار ساحلی آرام،
شبی که
نه ماه
نه ابر
نه دریایی باشد
شاید، تنها سایه ای بفشارد مرا بر کناره مهتابی دریا
آمدی
زخمی داس های هوس
می ریخت،
از مریمی های مقدس تنت
تکه تکه هوس های نامشروع شب
هزاران ستاره ی دریایی
میگسار دکمه های بی شرم پیراهنت
لعنتی!
بوی دریای های شمال
آوای رخوت خواب های عمیق می دهی!
در این شهر شلوغ
-میان هزاران سرباز مسلح پاییز-
کجا خلوتی پیدا کنم برای نوازش برهنگی های تنت؟
کانال اشعار من درتلگرام:
@Hojjat_Farhang
چه بود نام گداخته ی آن فصل؟
وقتی در گوشه ای از ارغوانی باغ
به قناعت سکوت
به دستهایم گفتی
تو را دوست دارم
تو از قبیله صبحی
از خویشاوندان شعر های زود رس سیستان
گام های دل انگیزی دارد
دکمه های صبور پیراهنت
تو را که دیدم، انگار تن دریا را دیدم
چه بساط دل انگیزی دارد شعرهایم
وقتی هزار پرنده دریایی
در نخلستان های دستان تو بخواب رفته
تو از قبیله صبحی
از سرزمین های چسبیده به گلوی دریا
پیراهن رنگارنگ تو
ساتنی از شعرهای تفتان
تو را که می بینم
انگار که چکاوکی را،
رو به دریا به بند کشیده اند
ای گرمتر از تلاوت معصومانه خورشید
دختر صدوبیست روز، روزهای داغ
مرا به خیمه بادهای موسمی
به تیغ شن های شعر اندود
به بساط دل انگیز بازارهای ماهی
مرا به خودِ خودت دعوت کن
از تو دلگرم می شوم به حنجره های شعر زندگی
در ابتدای همین صبح
از زیر گیسوانت
بیرون بکش خورشید را
من خویشاوندی از دردهای توام
به زمزمه ی لحظه های خوب تو آمده ام
تو را به کم آبی گرفته اند
از تشنگی تو
هزار کوه برفی در خواب سیستان گریستند
بساط اندوه را جمع کن
تو از قبیله صبحی
از سرزمین های چسبیده به گلوی دریا
ح.فرهنگ
شهریور۹۴
شیار های بسیاری،
در روح من دیده می شود
معدنی گم شده
با ظهور رگه هایی از حسادت های عمیقم
تازیانه قطار
سوت ایستگاه
وحشت ریل
گام های آغاز سفر،
هجرت،
زندگی، ترنی که دیگر نخواهد آمد