عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۲ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

قله سرد
کوه پر از جادوی مه،
نمی دیدم تو را
می دانستم اما هستی!
میان باد و شلوغی های بی حد نور ماه،
قلبم، تنها گام بر می داشت تن صخره ها را
صدای مبهمی می آمد از دور
حتی از دورهای دور،
صدای تو نزدیک
میان تمامی صداها،
صدای تو تنها صدای آشناست!

 


می خواستم ببینمت،
و بگویم،
دیشب دیدم خوابت را،
تو،
تکیه بر باد
چه سبک می وزیدی از سمت بلندی های قله آغوشم
گیسوانت،
بازی باد بود و لرزش های دل و نگاه من!
که نمی دانی تو،
حتی از دورهای دور،
نگاه تو، برایم تنها نگاه آشناست!

 

راه را بر من گرفته،
زندگی ام،
مرور مدام زیبایی خنده هایش،
آه ای آشنای قدیمی،
نه  دور و نه در کنارم
چرا اما هر شب در خواب منی؟

نه پاییز 

که زمستان ها هم آنچنان سرد نیست!

دیگر از جبهه‌ شرقی عاشقی،

باران نمی آوردند ابرهای ارغوانی عشق

چون گندم زاری بی حاصل،

میان این همه جمع بی حاصل خار

من،

میان تنهایی دو کوه بلند سکوت

روزهای سیاه رفتن را می شمارم...

 

 

 

نمی دانم به کجا می رسد،

سنگ فرش های این خیابان کوتاه زندگی

اما دوست دارم،

آرام بگیرند، کبوتران سپید قصه 

بار دیگر،

در ارتفاع مدور دستان عاشقم،

می‌خواهم، دوباره،

بنویسم درباره بهاران بلند دیدار دو آغوش!