تمام سهم من از عشق
دوشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۹، ۰۹:۰۴ ب.ظ
تمام زندگی ام
انگار،
عشقی که از پهلوی من
چکه چکه می ریزد بر سرزمین های فراموشی!
کنار قرمزی هزاران خاطره عشق،
چه رنجی دارد رنگ خاکستری تنهایی!
با من بمان!
بی من نرو!
با من بیا!
می خواهم در شب بوسه های چشمانت
پنهانی دستان سحر را
با عریانی خورشید عشق پیوند زنم
و دیگر،
هیچ از خواب لرزان آهوان عاشق نیایم بیرون!
اگرچه پاییز لانه کرده در افکار شعرهایم
من از جنس بهارانم هنوز!
می خواهم تا حومه های اردیبهشت زنده باشم!
یادت هست،
تو باران را دوست داشتی
من تو را بیشتر از باران....
تمام سهم من از عشق،
یک گل پونه اگر باشد بس است!
پس از لمس گونه های بهار
می توانید
به دست باد سپردید جسم خاکی ام را تا به ابد...
- ۹۹/۰۱/۰۴