سرگردان پاییز
جمعه, ۱۲ آذر ۱۳۹۵، ۱۲:۳۳ ق.ظ
🌹سرگردان پاییز 🌹
چه پاییزی؟
این چه فصلیست که می برد، سوز نیامدنت را؟
برگ نام من بود!
زندگی،
قسمتی از لبخند تو
-در آخرین باغ برهنه خوابهای من
من بی تو!
کجا بودی؟
کلامی نمانده در جامه برهنه ذهنم
چه بگویم؟
دیشب،
آخرین برگها را باد برد!
چه پاییزی؟
خواب هایت،
بیداری سرد چشمانم را به مستی می کشاند!
هوشیاری چشمی بایدم
که نیست بر تن برهنه درختان باغ ملک آباد هیچ شولایی
دیشب،
آخرین برگها را باد برد!
زندگی؟
حرفش را نزن!
چال کردم پاهای هوسم را در آخرین برهنگی پیراهن باغ
من سرگردانی می خواهم از تو!
بهار،
وعده ای که چند وجب از قد آرزوهای من بلندتر است!
دیشب،
آخرین شبی که تودر خواب من بودی
حیف!
دیشب
آخرین برگها را باد برد!
#حجت_فرهنگدوست
۹۴/۰۹/۱۵
@hojjatfarhang
🌹0⃣1⃣4⃣7⃣🌹
- ۹۵/۰۹/۱۲