عصر تابستان است
نسیمی داغ،
می وزد بر شانه های خسته و تشنه بید
مدتها پیش بود که سپردیم
فصل بهار را به خورجین های سبز اردیبهشت
انگار هنوز،
قاصدک من، کبوترانه در راه است
دلم از خبر های خوب دیدار
دلم از تو روشن است...
- ۰۹ مرداد ۰۴ ، ۱۹:۰۱
عصر تابستان است
نسیمی داغ،
می وزد بر شانه های خسته و تشنه بید
مدتها پیش بود که سپردیم
فصل بهار را به خورجین های سبز اردیبهشت
انگار هنوز،
قاصدک من، کبوترانه در راه است
دلم از خبر های خوب دیدار
دلم از تو روشن است...