عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

۴ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

«تو همان صبح سپید بخت منی...»

چشم می گشایم در آغوشت،
باز صبحی دیگر!
صبحی که
از سپیدی بخت من گمشده  در آغوشت می‌گوید!
«با من هستی همه جا، چون جانم....»


جز آغوش تو،
کجا بهتر باشد مرا؟
منی که می بینم طلوع خورشید از پشت گیسوانت را
تنها تو مرا بس هستی ای عشق:
«با تو کی شب شود روزهای خوش زندگیم؟»

شمعدانی های پشت پنجره در آواز
تو،
از خواب شیرین دیشبت می گویی در آغوشم!
ما باهم کافی هستیم زندگی را!
راستی می دانستی،
بوی انگورهای مست می دهند باغ های نگاهت؟

باز صبح شده است،
چه خوشبخت،
خوشبخت منی که صبح  را با دوست داشتن هایت در آغازم!
اگر تو بخندی،
آغاز و پایان ندارد زندگی!
ای پرنده کوچک آسمان شعرهایم،
تو همان صبح سپید بخت منی...



#حجت_فرهنگدوست
#اردیبهشت۱۴۰۳

https://t.me/Farhang_Art

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۳۱ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۱:۱۲

 

«سکوت های پر آواز»

 

در برهوت سرزمین دود و آهن

حتی،

میان انبوه مردم ناشناس،

چه خوب شناختم من شعر آشنای چشمانت را!

نگاهت را آویخته ی بی قراری نگاهم کردی،

میان آن همه غریبه بگو،

ای آشنا تر از هر بیگانه،

بگو تو چگونه مرا نشان نگاهت کردی؟

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۲۷ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۲:۰۹

«گمشده در تو»

 

کاش می دانستی،

هنوز هم،

می گذرند جاده های بسیاری از قلب من،

هنوز هم دوست دارم،

کنار تو خیسی برگ های شقایق ها را لمس،

بسپارم به باد، همه شیدایی گیسوانت را 

و به خورشیدکی تازه بالغ بسپارم طعم گونه هایت را

هنوز هم دوست دارم، 

هر صبح اردیبهشت،

اکتشاف کنم گسی طعم بوسه هایت را

یا در میان ازدحام زیبایی باغ های گل سرخ،

شانه کنم گیسوانت را در محضر سرخ آفتاب....

 

راستی،

چرا وقتی کنار توام، نمی یابم خود را؟

آیا من گمشده در تو نیستم؟

 

#حجت_فرهنگدوست 

#اردیبهشت۱۴۰۳

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۹ ارديبهشت ۰۳ ، ۱۹:۱۳

«یادگاری»

نفس هایم می پیچد در کوه
من کجایم؟
درتنگ راهی بین دو رشته کوه
کجا باید بروم؟
پس از این قله
شیب تندی که می رود از پی رودی سهمگین
می دانم،
در پایین دست این کوه،
لاله زاری است که می خواند مرا به آغوش تو
تو کجایی؟

امروز،
لاله زاری در پیراهنت دیدم
در شرم لبانت،
هزاران گل وحشی
به راستی، من بی تو،
هر کجا روم تنهایم!
تو،
تو که هنوز آغوشت رنگ و بوی آغوش مرا دارد،
کجا داری که بروی؟

کوه‌هایی بسیاری است که باید بروم
اما تو؟
کبوترم! هر کجا می خواهی برو!
اما به یاد داشته باش:
تمام تن تو،
سرشار از بوسه هایست که 
من در آغوشت به یادگار گذاشته ام....

#حجت_فرهنگدوست 
#اردیبهشت۱۴۰۳ 


 

  • موافقین ۰ مخالفین ۰
  • ۱۰ ارديبهشت ۰۳ ، ۰۰:۳۲