#برای_سیستان
#برای_بلوچستان
در کناره راه
کودکان، از پستان مادر،
زلال صبح را می نوشیدن
گم شده بود در گرگ و میش سحر اساطیر سیستان
من کنار ساحل،
می شمردم انبوه فرشتگان را
میان من و ساحل و دریا
گوش ماهی ها آواز می خوانند،
تنم لحظه ای در وداهای سحری گم می شود
اشک، اشک!
موسم بخشش رسیده یا فصل برکت انجیر؟
من چرا بال هایم را در آب دریا به غزلی می فروشم؟
#حجت_فرهنگدوست
ساحل چابهار
#فروردین94
- ۲۲ آبان ۰۱ ، ۰۹:۳۷