عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

عکسها و شعر های حجت فرهنگدوست

شعر، مقاله، پژوهش، طنز

آدرس کانال تلگرام:
https://t.me/Farhang_Art

بایگانی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب

همیشه همراه

چهارشنبه, ۴ ارديبهشت ۱۳۹۸، ۰۱:۳۷ ب.ظ

در منی

همیشه با من و همراهم 

در منی،

میان این تن پر شورم

تو حس بوسه بر بازوانم 

تنهایی مرا تنها تو می فهمی 

نیستی اگر

اما تو خانه ی من در خانه ام 

تو همیشه هستی، در هستی ام

در من انگار

همیشه تکثیر می شوی

تمام راه‌ موازی تنم،

راهی ندارد بجز آغوش متقاطع تنت:

دنیای من شاد است از داشتن تو،

«من عاشق فتح کردن برج لبخند های توام!»


در منی،

انگار بجای من

تو شاعر گیسوانت هستی!

گذشته و آینده ی «حال خوش» منی!

نام دیگر تو چیست؟

«تو زمان حال ساده ی عاشقی های منی!»


زمان را بگو،

 برود از ساعت های بی تو بودن!

در قلب من،

تو ساعت خوابیده 

در تقاطع آینده و گذشته

گذشته و آینده ی «حال خوش» منی!


گاهی یک نفر

با نگاهی

 مرا به اعتراف سکوت می کشاند

لهجه خورشید دارد

و سایه سرخی بر تن،

از نوادگان اردیبهشت است

و همراهش کمی باران های زود صبحگاهی

زندگی چیست؟

عطر هم‌آغوشی میان پونه ها

دم کرده چای کوهی

صعود هایی به سمت نور

و شوق فتح هزاران بوسه در سپیده دم....

 و دیگر هیچ!


بی تو،

ذهن را باید فراموشی داد؟

همه می دانند،

هر کس به سهم خویش

عشق های پنهانی در سینه دارد

گاهی یک نفر 

پشت پلک های سحر

همراه با نوای باران تو را دیوانه می کند!

و افسوس که نمی توان نامش را گفت...



در طول این شعر

من شرحی نوشته ام از سطور مرموز «یک وصل دشوار»

همه نام هایت،

در من نفس می کشند

همه وجودم،

گاهی از تو می پرسند

هیچ کس اما نمی داند نام تو را....

تو 

گذشته و آینده ی حال خوش منی!

نام دیگر تو چیست؟

تو زمان حال عاشقی های منی!


مرا عبور بده از همان که بودم 

به همانی که باید باشم:

«چه سخت است دیدن دیگرانی که تو در آن نباشی!»